[NA] راهنمای کرکرد قدم انجمن معتادان گمنام [NA]

[NA] درکـــــ هـــای : راهــــنمای کــارکرد قــدم انجــــمن معـــتادان گمنام [NA]

[NA] راهنمای کرکرد قدم انجمن معتادان گمنام [NA]

[NA] درکـــــ هـــای : راهــــنمای کــارکرد قــدم انجــــمن معـــتادان گمنام [NA]

[NA] درکـــــ هـــای : راهــــنمای کــارکرد قــدم انجــــمن معـــتادان گمنام [NA]

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب با موضوع «قدم یکـــم انجمن معتادان گمنام :: قسمت: عجز» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

1.       مــن دقیــقا در بــرابر چه چیــزی عــاجزم؟

v      من برابر فکر خرابم ، عاجزم - در برابر هر نوع پیشنهادی که از دوستان بهبودی و یا مشورت های روزانه در مورد اجرا کردن و یا وا رفتن از عملی از روی بیماری اعتیاد عاجزم،

v      در کل عجز به معنای ناتوانی در برابر انجام و یا بازداری از عملی که از روی وسوسه و اجبار و لذت انجام داده ام. در خلاصه از دیدن یار بازی(مصرف کننده) - زمین بازی (جای مصرف)توپ بازی ( وسایل مصرف )  عاجـــــز هستم.

 

2.      من از روی بیمــاری اعتیاد کارهــایی کــرده ام که هرگز امکان انــجام آنهــا وقتــی که بر روی بهبــودیم ، تمــرکز دارم، وجــود ندارد. ؟ آنــها چه کــارهایی است.

v      در زمان مصرف ، اعتیاد فعال مثل مواد مخدر - دزدی های غیر مستقیم ، دیر رفتن و یا نرفتن به کارهایی که حیاتی هستند، مصرف مواد مخدر در جمع خانواده و فرزندانم ، بمنظور فعال کردن و انتقال اعتیاد فعالم به اطرافیانم با هدف جلوگیری از اعتراضات روزانه و بعد از بیماری اعتیاد فعال در برنامه از سر نداشتن آگاهی ، پیروی روابط جنسی و احساسی غیر اصولی تمایل به سکس های نامشروع ، دزدی و تنبلی ، پرخاشگری و ناصادقی ها.

 

 

3.     برای حفظ اعتیادم چه کارهایی انجام داده ام که کاملا بر خلاف اعتقادات و ازرش هایم بوده است؟

v      این سوال می خواهد به من بگوید ما برای رسیدن به خواسته هایی که از بیماری اعتیاد و برای رسیدن به آن خواسته از سر وسوسه کارهایی کرده ام که با وجود اعتقاد و باور به اینکه این کارهایی کرده ام که باوجود اعتقاد و باور به اینکه این کارها طبق ارزش اخلاقی نیست ولی انجام داده ام .

v      مثلا: دروغ های فراوان در تمام زمینه ها کرده ام بدخلقی ها کرده ام و...

 

4.     شخــصیت من چــگونه هنــگامی که از روی بیماری ام عــمل می کنم تغــییر می کند؟
برای
مثال:(متکبر می شوم؟ خود محور می شوم. پست و فرومایه می شوم . به حــدی فرمــان بردار و بی اراده می شــوم که دیگــر نمی توانم از خود حــمایت کنم).

v      بله - در تمام مراحل زندگی بعلت داشتن وسوسه و اجبار به انجام کاری و دید تونلی به رسیدن به وسوسه های بزرگ شده ی خودم مجبود به متغییر عمل کردن به تمام مراحل می شوم.

v      تمامی صفات متغییر و جدیدی که درون سوال ذکر شده در وجود من رخنه می کنند. مثلا برای رسیدن به اهداف مالی و طمع ، آنقدر متکبر و پافشاری می کنم که به وسوسه هام جامه ی عمل بپوشانم، و گاهاً از سلاح مضلوم نمایی استفاده می کنم.

 

5.     آیا از دیگران برای ادامه اعتیادم سو استفاده می کنم؟ چگونه؟

v      من هر وقت در چرخه بیماری قرار می گیرم به خدای سواستفاده گر تبدیل می شوم ، و این ذات بیماری اعتیاد است . من از خانواده و اجتماع و هر چیزی که بتوانم مرا به خواسته های خودم برساند، سعی می کنم که سو استفاده کنم.

 

6.      آیا سعــی کــرده ام که قطع مصرف کنــم و به این نتیــجه رسیــده باشــم که نمــی توانم . آیا تا بحال به تنهایی قطــع مصرف کــرده ام و بعــد به این نتیــجه رسیــده باشم که زنــدگی بدون مخــدر آنقدر دردنــاک است که هرگــز امکــان پرهــیز کامــل از مواد مخدر بــرایم وجــود نــدارد. این مــواقع چــگــونه بود؟

v      در گذشته سعی کرده ام که قطع مصرف کنم و واقعیات زندگی آنقدر برایم دردناک بود که توان روبرو شدن با آنها را نداشته ام و چنان سرخورده و منزوی و مایوس می شوم که تنها پناه گاهم مواد مخدر است.

 

7.     اعتیــاد من چگــونه بــاعث آزار رســاندن به خــودم و دیگــران شده اســت؟

v      چون حرکت من دست نیروی مخربی بنام اعتیاد بوده و هست، از طریق لذت جویی و خودخواهی مرا کنترل می کنم ، هرچند خیلی از کارها را دوست ندارم انجام دهم ولی بیماری اعتیاد از هر راهی وارد می شود که باعث بی آبرویی و از دست دادن موقعیت شغلی و تحصیلی ، اجتماعی  و اقتصادی و جسمی که در نتیجه باعث خسارت به دیگران شده بود.

 

 

 

 

  • محمد کثیر